انتظار به سر رسید
سلام به روی ماهتون رضا و رسای مامان
امشب 92/7/14امدم اخرین نوشته هام قبل از امدنتون به این دنیا واستون بنویسم
انشالله به امید خدا فردا انتظار به سر میرسه از خدای بزرگ میخوام که دوتاتون سالم و سلامت بیاین بغلم
امید وارم هر سه مون سالم بیایم از اتاق عمل بیرون
امروز از صبح مهمون داشتیم همه امدن ماروببینن مامان جونیینا وعمه مامان وعمه شماا وروجکا امدن
همه خالهها شب امده بودن تا مارو ببینن دستشون درد نکه که امدن واسه دیدنمون کلی هم از دوستان و اشنایانو اقوام بهمون زنگ زدن و همه واسمو ن ارزوی سلامتی کردن
مامانی حموم کرد وسیله هامون جمع کردیم و اماده شدیم
مامان یکم استرس گرفته خدایاااااااااااااااا کمکم کنننننننننننننننن
به کسی نمیتونم بگم اما خیلی دلم شورتون میزنهههههههههههههههه
از همه میخوام واسمون دعا کنن
انشالله فردا صبح ساعت 6 باید بیمارستان باشیم و خانوم دکتر به سفارش شعله خانوم مهربون که خیلی بهشون زحمت دادیم تو این مدت .واقعا ممنونشم اولین نفر مارو قراره جراحی کنههههه
انشالله هر سه مون سالم باشیم
میخوام بدونین که مامان عشقتون اگه خدایییی نکرده اتفاقی افتاد واسم ....
شما بابای خیلی مهرونی دارین که میدونم خیلی خوب ازتون مراقبت میکنه
عاشق همتونم پسرام و همسر عزیزم
انشالله این بار امدم بدون استرس از امدنتون و خاطره زایمانم واستون مینویسم
واسمون دعا کنین
دوستدار همه دوستااااااااااااااااااااااااااااان